نی نی نفس مامان

واسم دعا کن عشق من

    به نام خدای مهربون   سلام به عشق خوبم خوبی نفسم ؟ دلم برات یه ذره شده عشقم، پس کی میای نفسم ؟ عشقم اگه بدونی من و بابا مجتبی لحظه شماری میکنیم که خدا تو رو به ما بده  عزیز دلم خودتم دعا کن و از خدا بخواه که بیای پیشمون   عشق مامان ، واسم دعا کن 5 شنبه امتحان دارم   دعا کن مامان قبول بشه ، نفسم تازه پنج شنبه  دوباره وقت سونوگرافی دارم ، عشقم دعا کن تا مامان مشکلش بر طرف شده باشه آخه خانم دکتر به مامان گفت که باید صبر کنی تا نی نی بیاد اخه عشقم هیچ کس نمیدونه که من چقدر انتظار میکشم واسه اومدن تو مامانت دیگه ...
17 ارديبهشت 1392

محتاج دعاتم

به نام خدا    سلام خوبی عشق مامان  الهی مامان دور سرت بگرده  الهی مامان قربونت بشه  مامان خیلی زیاد دوست داره نفسم   محتاج دعاتم خیلی دعام کن  از خدا بخواه که زودتر بیای عشقم  مامانت داغونه   ...
17 ارديبهشت 1392

دعا کن. این. ماه بیای عشقم

به نام خدا   سلام جیگر مامان    خوبی عشقم ؟؟؟ مامان چشم انتظارر اومدنته عزیز دل مامان  پس زودی بیا پیشم من خیلی نذر و نیاز کردم که زودی بیای پیشمون  الان با تمام وجود از خدا میخوام که تو رو به من هدیه بده  خدایا نا امیدم نکن   یا حضرت زهرا روسفیدم کن  یا امان رضا شما رو به پسرت جواد قسم میدم این ماه نا اامید از در خونتون برنگردم  خدایا یه کور سوی امیدی ته دلم روشنه  نزار خاموش بشه امروز جمعه  6  اردیبهشت   92  دلم خیلی گرفته ...
17 ارديبهشت 1392

نی نی خوشتیپ

  به نام او برای تو   سلام به عشق قشنگم  عیدت مبارک مادر جونی امروز میلاد حضرت محمد (ص) و امام جعفر صادق (ع) امروز با تمام و جود از این دو بزرگوار عیدی میخوام ، من فقط و فقط تو رو خواستم و سلامتی تو بابا جونت  و همه خانواده هارو مخصوصا پدر و مادرامون ، عزیز دلم خودتم دعا کن که زودی بیای راستی خوفی مامان جونم ، خوشی عزیز دلم ،  اون بالابالاها خوش میگذره ؟ دلم دوباره برات تنگیده نازنینم  جیگر مامان پس کی میای ؟ من همیشه امیدوارم ، همیشه توکل دارم ، و منتظر باز شدن درهای رحمت خدا هستم  مامان جونم این هم عیدی من برای ...
10 بهمن 1391

نی نی دانشمند

  به نام آرامش دهنده دلها   سلام عشق قشنگم  الهی مامان فدات بشه ، تو هنوز نیومدی من دلم واست پر میکشه ، کاش زودتر بیای عزیز دل مامان  من هر وقت میرم بیرون همش یاد تو هستم که چی برات بخرم تا خوشحالت کنم  تا بدونی مامان واسه بودنت لحظه شماری میکنه  دیشب من و بابا مجتبی رفتیم شهر کتاب تا برای دختر خاله های شیطونت ( عارفه و فاطمه جایزه بخرم  آخه مامان جون جفتشون شاگرد ممتاز شدن ، خلاصه که رفتیم ولی چیز خوبی واسشون پیدا نکردم و چیزی نخریدم  ولی واسه تو کتاب می می نی خریدم ، خیلی کتاب خوب و آموزنده ای  کاش زودتر بیای پیشم...
6 بهمن 1391

اومدنت آرزومه

به نام خدا    درباره بابا مجتبی مهربون  نازنین مامان ... بابا مجتبی خیلی مهربون و خوش اخلاقه ، بابا خیلی چشم انتظار اومدنته ، لحظه شماری میکنه تا روی ماهتو ببینه  پس  نذار منتظر بمونه گل قشنگه بابا...      درباره خاله ها و نی نی هاشون " عشق مامان امروز یه خبر خوب شنیدم ، خاله نجمه نی نیش اومده تو دلش ،  خاله نجمه دوست دوران دبیرستان مامانه  به خاله نجمه گفتم به نی نیش بگه واسه اومدن تو هم دعا کنه ...   نی نی خوشمل مامان تو دوست زیاد داری    نی نی خاله شیما نی نی خاله روشا نی نی خاله سوگ...
6 دی 1391